بازتعریف پیشرفت اجتماعی: فراتر از تولید ناخالص داخلی به سوی معیارهای جامع رفاه

تولید ناخالص داخلی (GDP)، معیار سنتی پیشرفت اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم، به طور فزاینده‌ای برای ارزیابی رفاه واقعی جامعه ناکافی شناخته می‌شود؛ زیرا در نظر گرفتن نابرابری رو به رشد، تخریب محیط زیست و اشکال مختلف رشد ناسالم شکست خورده است. یک متدولوژی جدید، چارچوبی یکپارچه برای رفاه اجتماعی را با تحلیل ۲۱۳ شاخص موجود پیشنهاد می‌کند و تقریباً ۲۰ جزء مفهومی اصلی را شناسایی می‌کند که می‌تواند مبنای اجماع جهانی برای سنجشی جامع‌تر و پایدارتر از پیشرفت باشد.

image

خلاصه نکات کلیدی

  • محدودیت‌های تولید ناخالص داخلی (GDP)

    تولید ناخالص داخلی (GDP)، که به عنوان ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور به صورت سالانه تعریف می‌شود، پس از جنگ جهانی دوم به شاخص اصلی پیشرفت اقتصادی تبدیل شد، بر اساس این فرض که افزایش تولید منجر به مشاغل بیشتر، استانداردهای زندگی بالاتر و افزایش رفاه می‌شود. با این حال، در عصر کنونی آنتروپوسین، رشد تولید ناخالص داخلی به تنهایی ناکافی است و عوارض جانبی منفی قابل توجهی دارد.

  • پیامدهای منفی رشد متمرکز بر تولید ناخالص داخلی

    اتکای بیش از حد به رشد تولید ناخالص داخلی نابرابری درآمد را تشدید می‌کند، ثروتمندان را غنی‌تر می‌کند در حالی که فقرا را به حال خود رها می‌کند، که به نوبه خود اعتماد اجتماعی را کاهش داده و به بحران‌های اجتماعی و بهداشتی کمک می‌کند. همچنین منجر به تخریب محیط زیست، از جمله تغییرات آب و هوایی، از دست دادن تنوع زیستی و آلودگی هوا و آب می‌شود.

  • الگوهای رشد ناسالم

    سازمان ملل متحد چندین نوع رشد خطرناک را شناسایی کرده است، مانند رشد بدون اشتغال، رشد بی‌صدا که آزادی‌ها را سرکوب می‌کند، رشد بی‌رحمانه که نابرابری را افزایش می‌دهد، رشد بی‌فردایی که منابع طبیعی را تخلیه می‌کند، و رشد بی‌ریشه که تنش‌ها و درگیری‌ها را تشدید می‌کند.

  • جایگزین‌های موجود و چالش‌های آنها

    محققان طی دهه‌ها شاخص‌های جایگزین متعددی را پیشنهاد کرده‌اند، از جمله شاخص توسعه انسانی (HDI)، شاخص‌های شادی، شاخص پیشرفت واقعی (GPI) و چارچوب‌های کیفیت زندگی، که اغلب به عنوان شاخص‌های چند جزئی اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی هستند. یک مشکل اصلی، تعداد زیاد و پراکندگی این شاخص‌ها است، به طوری که هر کشور، سازمان یا محقق شاخص خاص خود را پیشنهاد می‌کند که مانع پذیرش گسترده می‌شود.

  • غلبه تولید ناخالص داخلی با وجود نواقص

    علی‌رغم کاستی‌های شناخته‌شده‌اش، تولید ناخالص داخلی به دلیل سادگی، تک‌ارزش عددی و آشنایی جهانی در میان کشورها، معیار غالب باقی مانده است.

  • روش‌شناسی دستیابی به اجماع بر روی شاخص‌های رفاه

    یک مقاله تحقیقاتی با هدف شناسایی نقاط مشترک و مفاهیم مشترک در میان شاخص‌های رفاه متنوع انجام شد. نویسندگان یک پایگاه داده بزرگ از ۲۱۳ شاخص رفاه را گردآوری کرده و اجزای تشکیل‌دهنده آنها را با استفاده از مدل پردازش زبان طبیعی به نام SpaCy تحلیل کردند، که کلمات و جملات را به بردارهایی در یک فضای چندبعدی تبدیل می‌کند تا شباهت معنایی را اندازه‌گیری کند.

  • خوشه‌بندی و تعریف اجزا

    با استفاده از SpaCy، اجزایی با شباهت‌های معنایی در کنار هم خوشه‌بندی شدند (به عنوان مثال، مشارکت اجتماعی، مشارکت مدنی، درگیر شدن در جامعه). سپس یک جزء خلاصه کننده به صورت الگوریتمی یا دستی برای هر خوشه تعریف شد.

  • یافته‌های کلیدی و تعداد بهینه اجزا

    این مطالعه نشان داد که تقریباً ۲۰ جزء برای پوشش بخش قابل توجهی از محتوای مشترک و شباهت‌ها در میان شاخص‌های موجود کافی است. افزایش تعداد فراتر از ۲۰ بازده کاهشی دارد، زیرا ارزش افزوده توجیهی برای افزایش پیچیدگی و هزینه ندارد.

  • چارچوب ۲۰ جزئی پیشنهادی

    بر اساس این یافته‌ها، یک شاخص ۲۰ جزئی به عنوان یک پایه بالقوه برای اجماع جهانی در اندازه‌گیری رفاه طراحی شد. پنج شاخص موجود با عملکرد بالا، مانند چارچوب کیفیت زندگی کانادا و شاخص‌های رفاه ایسلند، نیز شناسایی شدند.

  • ناهمبستگی بین محبوبیت و جامعیت

    این تحقیق نشان داد که محبوبیت یک شاخص لزوماً با جامعیت آن همبستگی ندارد؛ به عنوان مثال، شاخص توسعه انسانی و اهداف توسعه پایدار شناخته شده هستند اما همیشه بهترین عملکرد را در یکپارچه‌سازی مفاهیم رفاه ندارند.

  • شباهت‌های مفهومی با وجود تنوع

    اگرچه تنوع گسترده‌ای از شاخص‌ها وجود دارد، تحلیل‌ها نشان‌دهنده شباهت مفهومی گسترده‌ای است که بیانگر توافق کلی بر جنبه‌های کلیدی مانند آموزش، سلامت، نابرابری، مشارکت اجتماعی، کیفیت محیط زیست و استانداردهای زندگی است.

  • توازن بین جامعیت و عملی بودن

    نیاز به توازن بین جامعیت و عملی بودن وجود دارد؛ یک شاخص ۲۰ جزئی قابل مدیریت است در حالی که هنوز تفسیر خوبی از رفاه ارائه می‌دهد.

  • شاخص واحد در برابر داشبورد چند شاخصه

    بحث جاری این پرسش را مطرح می‌کند که آیا یک شاخص واحد و ساده یا یک داشبورد چند شاخصه ارجح است. یک شاخص واحد سیاست‌گذاری را ساده‌تر می‌کند، در حالی که یک داشبورد جزئیات بیشتری را برای شناسایی مناطق مشکل‌ساز ارائه می‌دهد. ترکیبی از هر دو رویکرد احتمالاً مؤثرترین راه‌حل است.

  • تغییر پارادایم فراتر از تولید ناخالص داخلی

    حرکت فراتر از تولید ناخالص داخلی نیازمند یک تغییر پارادایم است که مستلزم درک مشترکی از آنچه یک زندگی خوب را تشکیل می‌دهد، شامل رفاه انسانی، سلامت محیط زیست، برابری، عدالت اجتماعی و پایداری برای نسل‌های آینده است. تولید ناخالص داخلی، به عنوان یک معیار ساده خروجی اقتصادی، قادر به ثبت این ابعاد نیست.

  • نیاز به یک سیستم اندازه‌گیری جدید

    یک سیستم جدید مورد نیاز است که شامل شاخص‌ها، مدل‌ها و سیاست‌ها باشد، و همه آنها در راستای هدف کلی رفاه پایدار و فراگیر همسو شوند. تحقیق حاضر گامی مهم در این راستا است که با شناسایی نقاط مشترک در میان شاخص‌های موجود، یک نقشه راه برای اجماع جهانی ارائه می‌دهد.

  • تمثیل تولید ناخالص داخلی (سرعت‌سنج)

    تولید ناخالص داخلی به اندازه‌گیری صرفاً سرعت یک خودرو تشبیه می‌شود، بدون اطلاع از ایمنی جاده، سطح سوخت یا مقصد. یک داشبورد جامع برای نمایش سرعت، سوخت، سلامت موتور، وضعیت جاده و رفاه سرنشینان ضروری است تا پیشرفت واقعی تضمین شود.

  • چالش‌های گسترده‌تر داده‌های روش‌شناختی

    مشکلات روش‌شناختی جمع‌آوری و نمایش داده‌ها منحصر به تولید ناخالص داخلی نیست، بلکه به سایر داده‌های اقتصادی مانند ارقام تورم ایالات متحده نیز گسترش می‌یابد، که اخیراً به دلیل نرخ پایین پاسخگویی شرکت‌ها در نظرسنجی‌ها، مورد بازبینی‌های بحث‌برانگیزی قرار گرفته و دقت و نمایندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده است.

  • بلاکچین برای داده‌های کلان اقتصادی

    برای رفع مشکلات جمع‌آوری و بهنگام بودن داده‌ها، وزارت بازرگانی ایالات متحده و دولت آمریکا در حال بررسی انتقال داده‌های کلان اقتصادی به فناوری بلاکچین هستند. این ابتکار با هدف ارائه امن اطلاعات حیاتی از دفتر تحلیل اقتصادی (BEA) بر روی بلاکچین انجام می‌شود.

  • نمونه‌ها و مزایای داده‌های بلاکچین

    نقاط داده کلیدی مانند تولید ناخالص داخلی (تغییر سالانه شده)، شاخص قیمت PCE (ماهانه و سالانه) و فروش نهایی واقعی به خریداران داخلی خصوصی (و تغییر درصد آنها) در حال انتشار بر روی پلتفرم‌های بلاکچین هستند. این نوآوری مزایایی در جمع‌آوری داده‌ها و کاهش تأخیرها ارائه می‌دهد، با پشتیبانی اولیه از ده اکوسیستم بلاکچین و حمایت رو به رشد شبکه توسط کاربران.

فراتر رفتن از تولید ناخالص داخلی تنها به معنای ایجاد یک شاخص جدید نیست؛ بلکه نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم به سوی درکی مشترک از آنچه یک زندگی خوب را تشکیل می‌دهد، است که شامل رفاه انسانی، سلامت محیط زیست، برابری، عدالت اجتماعی و پایداری برای نسل‌های آینده می‌شود.

زیر جزئیات

InsightCategoryKeyInsight
نقد تولید ناخالص داخلیتولید ناخالص داخلی صرفاً خروجی اقتصادی را اندازه‌گیری می‌کند و در نظر گرفتن نابرابری درآمد، تخریب محیط زیست و رفاه کلی جامعه شکست می‌خورد.
چالش‌های معیارهای جایگزینتکثر و پراکندگی شاخص‌های رفاه جایگزین مانع از اجماع جهانی و پذیرش گسترده می‌شود و تولید ناخالص داخلی را غالب نگه می‌دارد.
روش‌شناسی اجماعروشی با استفاده از پردازش زبان طبیعی (SpaCy) بر روی ۲۱۳ شاخص رفاه، اجزای مشترک را با خوشه‌بندی شباهت‌های معنایی شناسایی کرد.
چارچوب بهینه رفاهتقریباً ۲۰ جزء مفهومی اصلی برای ساخت یک شاخص جامع و در عین حال قابل مدیریت برای اندازه‌گیری رفاه جهانی کافی است.
نیاز به تغییر پارادایمفراتر رفتن از تولید ناخالص داخلی نیازمند یک تغییر اساسی به سوی درکی مشترک از 'زندگی خوب' شامل رفاه، برابری و پایداری است.
چالش‌های داده‌های کلان اقتصادیمسائل روش‌شناختی، مانند نرخ پایین پاسخگویی به نظرسنجی‌ها، منجر به عدم دقت و بازبینی‌های مکرر در داده‌های کلان اقتصادی حیاتی مانند تورم می‌شود.
راهکار بلاکچین برای داده‌هادولت ایالات متحده در حال استقرار داده‌های کلان اقتصادی (مانند GDP، PCE) بر روی بلاکچین است تا امنیت، شفافیت، دقت و بهنگام بودن جمع‌آوری داده‌ها را افزایش دهد.

تگ ها

اقتصاد
رفاه
انتقادی
تولیدناخالص‌داخلی
بلاکچین
اشتراک گذاری