24 مهر 1404
یک زن داستان خود را از اینکه چگونه دو بار مادر تنها شد، بیان میکند و پیچیدگیها و چالشهای دو رابطه مهم را شرح میدهد. اولین رابطه او به دلیل توهین کلامی، خیانت و کنارهگیری پدر پس از تولد دخترشان به پایان رسید، در حالی که نامزدی دوم او به دلیل برنامههای نامشخص برای نقل مکان و عدم تعهد شکست خورد.

مجری اپیزود جدیدی از مجموعه واکنشهای خود را آغاز میکند و بر داستان زنی با عنوان 'چگونه دو بار مادر تنها شدم' تمرکز دارد. این روایت تجربیات زن به عنوان یک مادر تنها را بررسی میکند و به بازتابی در مورد درس گرفتن از اشتباهات گذشته میپردازد.
در ۲۴ سالگی، هنگام کار در هتلی در بانکوک، زن با پدر دیانا آشنا شد که او نیز در همانجا کار میکرد. اولین سال با هم بودن آنها لذتبخش و پر از ماجراجویی بود.
رابطه در سال دوم به صورت کلامی سمی شد که با تهدیدها، مقایسه با شرکای قبلی و بحث در مورد موضوعات نامناسب مشخص میشد. زن متوجه شد که شریکش روی کامپیوترش خیانت میکند، که او را به فکر پایان دادن به رابطه انداخت.
قبل از اینکه بتواند ترک کند، زن متوجه شد که باردار است. او هم بارداری و هم خیانت را به شریکش اعتراف کرد، که او در ابتدا انکار کرد اما در نهایت با او آشتی کرد، زیرا زن خود را فردی بسیار بخشنده میدانست.
دوره بارداری با حمایت همراه بود، شریکش در تمام سونوگرافیها و ملاقاتهای پزشک حاضر میشد و هیجان خود را برای فرزندشان نشان میداد. برای دو ماه اول پس از تولد نوزاد، او فعالانه در شیفتهای شب، شیر دادن با شیشه و آرام کردن نوزاد کمک میکرد.
تا ماه سوم زندگی نوزاد، مشارکت شریک به طور قابل توجهی تغییر کرد؛ او خسته به خانه میآمد و تمام شب میخوابید و شیفتهای شب را فقط به زن واگذار میکرد. دیانا نیز در برقراری ارتباط با او مشکل داشت و اغلب وقتی تحت مراقبت او بود، گریه میکرد.
زن افسردگی پس از زایمان را تجربه کرد که منجر به فروپاشی روحی شد که در آن او احساس عدم ارتباط با نوزادش، کمبود خواب و مشکلات شیردهی را بیان کرد. شریکش مشکلات او را کم اهمیت جلوه داد، او را با مادران دیگر مقایسه کرد و اظهار داشت که او با توجه به وضعیت زندگی حمایتیاش دلیلی برای شکایت ندارد.
اظهارات تحقیرآمیز شریک، تصمیم زن برای پایان دادن به رابطه را قاطع کرد، زیرا او حرفهایش را بیاحترامی و خارج از چارچوب میدانست. او از بخشیدن خیانت قبلی او پشیمان شد و عدم حمایت او در طول مشکلاتش را خیانتی بزرگ و دوباره تلقی کرد.
پس از سه ماه مرخصی زایمان، زن به کار بازگشت و نوزادشان را به شریکش سپرد. با این حال، او ۹۹.۹% مراقبت از کودک را به والدین و پسرعمویش واگذار کرد و خودش هیچ خبری نمیداد، که زن این موضوع را از طریق پاسخهای بیاطلاعات او به پرسشهایش تأیید کرد. او متعاقباً به رابطه پایان داد.
زن تا زمانی که دیانا تقریباً یک ساله شد، مجرد ماند، سپس با دوست دوران کودکی خود که در کشور دیگری زندگی میکرد، دوباره ارتباط برقرار کرد. آنها از راه دور با هم قرار میگذاشتند و پس از چند ماه، او پیشنهاد ازدواج داد، که منجر به نامزدی با برنامههایی برای عروسی در فرانسه شد.
پاندمی COVID-19 باعث شد برنامههای عروسی آنها برای دو تا سه سال به تعویق بیفتد، که منجر به طولانی شدن نامزدی و بلااستفاده ماندن لباس عروسی شد. زن میخواست به او ملحق شود و صبورانه منتظر فروکش کردن پاندمی ماند.
با وجود آرام شدن پاندمی، شریک هیچ تلاشی برای نقل مکان یا کمک به زن برای یافتن مکانی در کنار او در خارج از کشور نشان نداد. گفتگوی حل نشده در مورد آینده و ترتیبات زندگی آنها به طور نامحدود ادامه یافت. زن که احساس میکرد زندگیاش به دلیل رابطه از راه دور بدون برنامهای مشخص متوقف شده است، نامزدی را به هم زد. آنها جدا شدند و دیانا اکنون هفت ساله است.
زن، که اکنون ۳۳ ساله است، برای دو تا سه سال مجرد بوده و خوشحالی و حس جدیدی از استقلال را بیان میکند، احساس میکند که دیگر برای تصمیمگیریهای زندگی به شرکای خود وابسته نیست.
واکنشدهنده تجربه شخصی خود را با نظارت دولتی و سانسور در سال ۲۰۲۳ به دلیل صحبت کردن درباره مسائل مردان شرح میدهد، که منجر به حذف درآمدزایی در YouTube، حذف چندین حساب کاربری در شبکههای اجتماعی و اجبار به حذف سالها محتوا شد.
در پاسخ به سانسور، واکنشدهنده 'The Audacity Network' را ایجاد کرد، یک اپلیکیشن طراحی شده به عنوان بستری برای آزادی بیان. این اپلیکیشن دسترسی به محتوای قدیمی او را فراهم میکند و به کاربران اجازه میدهد مستندها و موضوعات برنامههای آینده را شکل دهند، و به عنوان جنبشی علیه ساکت کردن آنلاین عمل میکند.
واکنشدهنده استدلال میکند که آزادی بیان واقعی در آمریکا به دلیل 'اقتصاد زنانه' در حال کاهش است، جایی که زنان ۸۰% تصمیمات خرید مصرفکننده را میگیرند. او ادعا میکند که زنان کنترل میکنند چه چیزی تامین مالی و آنلاین گفته شود، که باعث میشود پلتفرمهایی مانند YouTube به مخاطبان عمدتاً زنانه پاسخ دهند و کار را برای سازندگان محافظهکار دشوار کند.
در طول داستان، واکنشدهنده با تفاسری مداخله میکند، و پیشنهاد میدهد که رفتار زن ممکن است 'غیرقابل تحمل' باشد، که زنان 'کینه توز' هستند، در بخشش مشکل دارند و در صورت تامین مالی، تنهایی را ترجیح میدهند. او همچنین افسردگی پس از زایمان زن را به عنوان درک این موضوع که با شریکی ناخواسته تولید مثل کرده است، دوباره تفسیر میکند.
واکنشدهنده با ابراز تردید درباره چشمانداز روابط بلندمدت زن نتیجهگیری میکند، و با وجود خوشحالی بیان شده او، 'مرگ در تنهایی' را برایش پیشبینی میکند، اما برای او آرزوی موفقیت دارد.
در ذهنم میدانستم که دیگر با هم نخواهیم بود به خاطر طرز صحبت کردنت با من.
| Key Insight | Description |
|---|---|
| پویایی سمی رابطه اول | اولین رابطه زن به صورت کلامی سمی شد، با تهدیدها و مقایسهها مشخص شده و در نهایت با کشف خیانت شریکش به اوج رسید. |
| چالشهای پس از زایمان و فقدان حمایت شریک | پس از زایمان، حمایت شریک اول کاهش یافت، که منجر به مشکلات زن با افسردگی پس از زایمان و خستگی شد، که او با بیتفاوتی آنها را رد کرد. |
| بیتوجهی به مراقبت از کودک در مرخصی زایمان | پس از بازگشت به کار، زن متوجه شد که شریک اولش تقریباً تمام مسئولیتهای مراقبت از کودک را به خانوادهاش واگذار کرده است، که نشاندهنده کمبود شدید مشارکت شخصی بود. |
| شکست نامزدی دوم به دلیل مسائل نقل مکان | نامزدی دوم و از راه دور او پس از سالها تعویق به پایان رسید، زیرا شریک نتوانست به نقل مکان یا تسهیل زندگی مشترک متعهد شود و او را با احساس رکود تنها گذاشت. |
| کسب استقلال پس از شکستهای رابطهای | پس از دو رابطه شکست خورده، زن خوشبختی و استقلال خود را بازیافت، و توانایی خود را برای تصمیمگیریهای زندگی بدون تکیه بر شرکای خود ارزشمند دانست. |
| سانسور و ایجاد پلتفرم آزادی بیان | واکنشدهنده با سانسور آنلاین قابل توجهی برای بحث در مورد مسائل مردان روبرو شد، که او را وادار کرد 'The Audacity Network' را به عنوان بستری برای گفتگوی بدون سانسور راهاندازی کند. |
| تأثیر 'اقتصاد زنانه' بر گفتمان آنلاین | واکنشدهنده تاکید میکند که 'اقتصاد زنانه'، جایی که زنان بیشتر خرید مصرفکننده را هدایت میکنند، باعث میشود پلتفرمها مخاطبان زن را در اولویت قرار دهند، و بدین ترتیب بر انواع خاصی از گفتار آنلاین تأثیر میگذارند و احتمالاً آنها را سرکوب میکنند. |
