18 مهر 1404
Generative AI به عنوان یک فناوری چندمنظوره که قادر به خلق محتوا، کد و تحلیلهای پیچیده در صنایع مختلف است، در حال شکلدهی مجدد اقتصاد جهانی است. در حالی که نوید رشد چشمگیر بهرهوری را میدهد، چالشهایی را برای بازار کار ایجاد میکند و خطر تشدید نابرابری درآمد را بدون مدیریت صحیح در پی دارد.

Generative AI (GenAI) یک فناوری تحولآفرین است، قابل مقایسه با موتور بخار یا رایانهها، که ساختار اقتصاد جهانی را به طور بنیادی تغییر میدهد. یک گزارش از JPMorgan Asset Management نشان میدهد GenAI میتواند به دلیل کاربرد آن در بخشهای مختلف، از نگارش و طراحی تا نوآوری دارویی و پیشبینی مالی، به یک فناوری چندمنظوره قرن ۲۱ تبدیل شود.
برخلاف هوش مصنوعی سنتی که عمدتاً تحلیل میکند، Generative AI خلق میکند و آن را قادر میسازد مقالات بنویسد، کد تولید کند، موسیقی بسازد، آثار هنری خلق کند و محاسبات پیچیده انجام دهد. این قابلیت خلاقانه آن را به طور چشمگیری از نسلهای قبلی هوش مصنوعی متمایز میکند.
استفاده صحیح از Generative AI میتواند بهرهوری نیروی کار جهانی را سالانه ۱.۵٪ تا ۳٪ افزایش دهد و رشد قابل توجهی در GDP واقعی جهانی طی دهه آینده پیشبینی میکند. این نشاندهنده یک جهش چشمگیر در تولید اقتصادی از طریق اتوماسیون و افزایش کارایی است.
پیشرفت Generative AI منجر به تغییرات قابل توجهی در بازار کار خواهد شد، زیرا اتوماسیون برخی وظایف را خودکار میکند. مشاغل مبتنی بر کارهای تکراری در خدمات اداری، پشتیبانی و تولید محتوا با خطر جایگزینی مواجه هستند، در حالی که نقشهایی که بر خلاقیت، تعامل انسانی و تفکر استراتژیک تأکید دارند، انتظار میرود رشد کنند.
Generative AI تمایل دارد مشاغل موجود را بازتعریف کند تا اینکه آنها را به طور کامل حذف کند، شبیه به افزایش تعداد کارمندان بانک با ATMها از طریق تغییر نقش آنها از وظایف تراکنشی به تعامل انسانی و مشاوره مالی. مشاغل از فعالیتهای تکراری به سمت وظایف پیچیدهتر و انسانمحور تغییر میکنند.
Generative AI مستقیماً بر اقتصاد تأثیر میگذارد؛ با کاهش هزینههای نیروی کار از طریق اتوماسیون، افزایش ظرفیت تولید کلی و بازتوزیع نیروی کار به نقشهای جدید و با بهرهوری بالاتر. این اثرات به بازآرایی چشمانداز اقتصادی کمک میکنند.
یکی از نگرانیهای مهم ناشی از Generative AI، پتانسیل افزایش نابرابری درآمد است. مزایای این فناوری به طور نامتناسبی به صاحبان سرمایه و شرکتهای فناوری میرسد، که به طور بالقوه سهم آنها را از اقتصاد افزایش داده و سهم نیروی کار را کاهش میدهد. اتوماسیون از دهه ۱۹۸۰ تاکنون مسئول ۵۰-۷۰٪ رشد نابرابری دستمزد در آمریکا بوده است.
دولتها و سیاستگذاران باید نابرابری رو به رشد را با تمرکز بر بازآموزی نیروی کار، اجرای مالیات عادلانه و تضمین توزیع عادلانه سودهای فناوری حل کنند. عدم انجام این کار خطر تشدید نابرابریهای طبقاتی را در پی دارد.
Generative AI پتانسیل رشد عادلانه و پایدار را فراهم میکند، اگر کشورها از آن برای بهبود آموزش، بازآموزی حرفهای و تقویت مهارتهای انسانی استفاده کنند. همچنین میتواند کمبود نیروی کار در جمعیتهای سالخورده را با خودکارسازی وظایف و آزاد کردن سرمایه انسانی برای تلاشهای خلاقانه، پژوهشی و اجتماعی کاهش دهد.
آینده هوش مصنوعی دو مسیر متمایز را پیش روی ما قرار میدهد: یکی به دنیایی که در آن تنها صاحبان فناوری سود میبرند و نابرابری عمیقتر میشود، و دیگری به دنیایی که در آن انسانها و ماشینها برای رشد متقابل همکاری میکنند. انتخاب مسیر همکاری، که در آن ماشینها فکر میکنند و انسانها هدایت میکنند، میتواند نوآوری و رفاه واقعی را به اقتصاد بازگرداند.
اگر این مسیر دوم انتخاب شود، Generative AI نه تنها بهرهوری را افزایش میدهد، بلکه میتواند روح نوآوری و رفاه واقعی را به اقتصاد بازگرداند.
| keyInsight | description |
|---|---|
| ماهیت تحولآفرین Generative AI | به عنوان یک فناوری چندمنظوره عمل میکند، شبیه به موتور بخار، قادر به خلق محتوا و بینشهای متنوع. |
| افزایش بهرهوری اقتصادی | رشد سالانه ۱.۵ تا ۳ درصدی بهرهوری نیروی کار جهانی را پیشبینی میکند، که GDP واقعی را در دهه آینده به طور قابل توجهی افزایش میدهد. |
| بازآرایی بازار کار | مشاغل را از اتوماسیون وظایف روتین به سمت نقشهایی که نیازمند خلاقیت، تعامل انسانی و تفکر استراتژیک هستند، تغییر میدهد. |
| خطر نابرابری درآمد | به طور بالقوه نابرابریهای ثروت را با سود رساندن نامتناسب به صاحبان سرمایه نسبت به نیروی کار تشدید میکند. |
| سیاست برای رشد عادلانه | نیازمند ابتکارات دولتی در بازآموزی، مالیات عادلانه و بازتوزیع سود برای تضمین نتایج عادلانه است. |
| مسیرهای دوگانه آینده | انتخابی بین آیندهای با نابرابری شدیدتر یا همکاری همافزایانه انسان و ماشین برای رفاه را ارائه میدهد. |
