24 مهر 1404
افراد سفیدپوست به شدت خسته و فرسوده شدهاند، زیرا جوامع سیاهپوست واقعاً تمام نیکوکاری افراد سفیدپوست را از طریق تعاملات منفی مکرر تهی کردهاند. این خستگی با سرکوب آزادی بیان و بحث آزاد درباره نابرابریهای نژادی و مسائل مردان، به ویژه توسط پلتفرمهایی که تحت تأثیر «اقتصاد زنانه» هستند، تشدید میشود.

افراد سیاهپوست، که ۱۳٪ جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، ۲۵ تا ۳۰٪ مجرمان جنسی را تشکیل میدهند. علاوه بر این، ۵۰٪ مردان سیاهپوست تا سن ۲۳ سالگی و ۶۰٪ تا سن ۲۵ سالگی دستگیر میشوند که شامل انواع جرائم است. در مقابل، افراد سفیدپوست، که ۶۰٪ جمعیت را تشکیل میدهند، ۵۰٪ تیراندازان جمعی و ۵۰ تا ۶۰٪ مجرمان جنسی را تشکیل میدهند؛ اعدادی که با سهم جمعیتی آنها همخوانی دارد.
افراد سفیدپوست به عنوان نیکوکارترین افراد روی کره زمین توصیف میشوند، با این حال، آنها از بیتفاوتی درک شده و تجربیات منفی ناشی از ارائه مکرر کمک یا فرصت به افراد سیاهپوست، احساس 'خستگی' میکنند، که اغلب منجر به دزدی، عدم بازپرداخت بدهیها یا اتهامات نژادپرستی میشود.
مردان سفیدپوست به عنوان حلکنندگان مسائل با توانایی منحصر به فرد، افرادی پایدار، مثبتاندیش و متمرکز بر کار توصیف میشوند که مشارکتهای مهم اجتماعی آنها اغلب نادیده گرفته میشود، با وجود مواجهه با تصاویر منفی به عنوان «ریشه تمام بدیها». مردان سفیدپوست به دلیل تمرکز اصلیشان بر کار و کمبود زندگی اجتماعی، تمایل دارند در مقابل همسرانشان «بلهقربانگو» باشند.
افراد سیاهپوست به خاطر ویژگیهای مثبتی مانند شوخطبعی، انرژی بالا و لذتبخش بودن در مهمانیها شناخته میشوند، اما آنها اغلب از حد تفریح فراتر میروند و نرخ جرم و جنایت نامتناسب بالاتری از خود نشان میدهند. یک روند مشاهده شده وجود دارد که زنان سیاهپوست با مردان سفیدپوست قرار میگذارند، به دلیل طبیعت 'آرام' و اخلاق کاری مردان سفیدپوست.
ارائه و دستکاری آمار جرم، به ویژه در مورد تیراندازان جمعی و قاتلان زنجیرهای، زیر سوال برده میشود. پیشنهاد میشود که افراد سفیدپوست اغلب در بحثهای مربوط به جرائم نادر به طور ناعادلانهای هدف قرار میگیرند یا به اشتباه معرفی میشوند، در حالی که دستههای گستردهتری مانند خشونت گروهی، که عمدتاً شامل افراد رنگینپوست است، در بحثهای کنترل اسلحه نادیده گرفته میشوند. نسبت به ادعاهایی مبنی بر اینکه افراد سفیدپوست اکثریت قاتلان زنجیرهای هستند، ابراز تردید میشود، با استناد به دادههایی که نشان میدهد سیاهپوستان بر اساس دانشگاه فلوریدا جی.اف. کوست (Florida GF Coast University) احتمالاً بیشتر قاتل زنجیرهای هستند.
سخنران سانسور گسترده و حذف از پلتفرمها را در سراسر رسانههای اجتماعی به دلیل بحث درباره «مسائل مردان» تجربه کرده است. این به پلتفرمهایی نسبت داده میشود که به «اقتصاد زنانه» پاسخگو هستند، جایی که تصمیمات مهم خرید مصرفکننده زنان بر اینکه چه محتوایی تأمین مالی و مجاز است، تأثیر میگذارد و منجر به سرکوب صداهای محافظهکار و محدود کردن آزادی بیان میشود.
یک دیدگاه اولیه «رنگنابینا» پس از تجربیات منفی با کارکنانی که عمدتاً سیاهپوست بودند در انگلستان تغییر کرد، جایی که محکومیتهای نژادپرستی منجر به آگاهی جدید و همراه با ناامیدی از دینامیکهای نژادی شد. سخنران توضیح میدهد که تعمیمهای ارائه شده برای هر فردی صدق نمیکند، با ذکر مثالی از یک همکار سیاهپوست که مجرم نیست.
افراد سیاهپوست، به بهترین شکل ممکن، واقعاً تمام نیکوکاری افراد سفیدپوست را به انتها رساندهاند.
| موضوع | بیانیه | جزئیات |
|---|---|---|
| نابرابریهای نژادی در جرم | افراد سیاهپوست نرخ جرم و جنایت به طور قابل توجهی بالاتری نسبت به درصد جمعیتی خود نشان میدهند. | ۱۳٪ جمعیت، ۲۵-۳۰٪ مجرمان جنسی؛ ۵۰-۶۰٪ مردان سیاهپوست تا سن ۲۵ سالگی دستگیر میشوند. نرخ جرم و جنایت افراد سفیدپوست (مانند مجرمان جنسی، تیراندازان جمعی) عموماً با درصد جمعیتی آنها همخوانی دارد. |
| بشردوستی و خستگی سفیدپوستان | افراد سفیدپوست، که به عنوان نیکوکارترین افراد توصیف میشوند، از بیتفاوتی درک شده و پیامدهای منفی ناشی از کمک به جوامع سیاهپوست خسته شدهاند. | تجربیات شامل دزدی، بدهیهای پرداخت نشده و اتهامات نژادپرستی پس از ارائه نیکوکاری یا فرصتها به افراد سیاهپوست است. |
| ویژگیهای مردان سفیدپوست | مردان سفیدپوست به عنوان حلکنندگان مسائل پایدار، مثبتاندیش و کارآمدی به تصویر کشیده میشوند که مشارکتهایشان اغلب کمارزش تلقی میشود. | با ویژگیهایی مانند نیکوکاری، توانایی بالا، تمرکز بر کار و ثبات عمومی، با وجود کلیشهسازی به عنوان «ریشه تمام بدیها». |
| سانسور و تأثیر اقتصادی | سانسور رسانههای اجتماعی در مورد موضوعات خاص (مانند مسائل مردان) ناشی از پلتفرمهایی است که به «اقتصاد زنانه» پاسخگو هستند. | زنان ۸۰٪ تصمیمات خرید مصرفکننده را میگیرند و پلتفرمها را تحت تأثیر قرار میدهند تا محتوایی را که با مخاطبان اکثریت آنها همسو نیست، برای سود و کنترل روایتها سرکوب کنند. |
| تغییر در درک نژادی | تجربیات شخصی شامل اتهامات نژادپرستی، دیدگاه اولیه «رنگنابینایی» سخنران را تغییر داد. | تعاملات منفی با یوتیوبرهای سیاهپوست، پس از کار با کارکنانی که عمدتاً سیاهپوست بودند، منجر به آگاهی آگاهانه از دینامیکهای نژادی ('دیدن رنگ') شد. |
