24 مهر 1404
مرگ گرمایی جهان پیشگوی یک فضای تهی و بیمعنی است که در آن تمام ستارگان میمیرند و سیاهچالهها تبخیر میشوند. با این حال، یک روزنه در قوانین فیزیک ممکن است به تمدنی در آینده، مانند ناکسانها، اجازه دهد تا آگاهی را برای گوگلها سال، احتمالاً برای همیشه، با سازگاری با سرمای شدید گسترش دهند.

کیهان در نهایت به یک فضای تهی و همیشه در حال گسترش تبدیل خواهد شد که در آن هیچ اتفاقی نمیافتد، زیرا آخرین ستارگان میمیرند، کهکشانها متلاشی میشوند و سیاهچالهها تبخیر میشوند، مکانی بدون زندگی، هدف یا معنی ایجاد میکنند.
ممکن است روزنهای در قوانین فیزیک وجود داشته باشد که به تمدنی در آینده اجازه دهد از مرگ همه چیز جان سالم به در ببرد و آنها را قادر سازد تا برای گوگلها سال، شاید حتی برای همیشه، به حیات و شکوفایی خود ادامه دهند.
ناکسانها تمدنی بسیار پیشرفته هستند که ۱۰۰ تریلیون سال در آینده یافت میشوند، نماینده آخرین موجودات زنده در یک جهان در حال مرگ، که فیزیک را حل کرده و در حال اجرای طرحی برای حفظ آگاهی به صورت ابدی هستند.
برای حفظ وجود خود، ناکسانها آخرین ستارگان باقیمانده را برداشت میکنند و مجموعههای غولپیکری از باتریها را در اطراف ستاره خانگی خود میسازند، که انرژی کافی برای چند صد تریلیون سال را فراهم میکند، هرچند نه به طور نامحدود.
نظریه افکار سرد دایسون بیان میکند که هرچه دمای یک موجود کمتر باشد، انرژی کمتری برای انجام اعمال، از جمله تفکر، نیاز دارد؛ به عنوان مثال، مغزی با نصف دما، با نصف سرعت فکر میکند اما نصف انرژی را برای همان فکر مصرف میکند.
سرد کردن یک ارگانیسم زنده با بدنهای گوشت و خون امکانپذیر نیست؛ بنابراین، ناکسانها باید زیستشناسی را کنار بگذارند، ذهن خود را به مغزهای مصنوعی منتقل کنند یا به موجودات کاملاً مجازی در یک دنیای دیجیتال تبدیل شوند، که قوانین فیزیک باید در آینده دور اجازه آن را بدهند.
ناکسانها مغزهای خود را با خاموش کردن و ورود به حالت خواب زمستانی بدون هیچ فعالیت، فکر یا رویایی، خنک میکنند و به 'بدنهای' خود اجازه میدهند حرارت را از خود ساطع کنند. پس از فعالسازی مجدد، آنها سردتر هستند، آهستهتر فکر میکنند و انرژی کمتری مصرف میکنند و چرخهای از روزهای کیهانی (بیداری) و شبها (خنکسازی) را آغاز میکنند، که با سردتر شدن آنها، شبها به تدریج طولانیتر میشوند.
با وجود آهستهتر فکر کردن و خواب زمستانی برای شبهای کیهانی بسیار طولانیتر، تجربه آگاهانه ناکسانها سیال و پویا باقی میماند، زیرا آنها هیچ تغییری را در زمانی که دنیای درونیشان با همان سرعت دنیای بیرونی کند میشود، درک نمیکنند و شبهای طولانی به دلیل عدم تجربه آنها در این دورهها، برایشان فوراً سپری میشوند.
از طریق چرخههای خنکسازی خود، ناکسانها معادل ۷۶ تریلیون سال زندگی را در طول ۱۰۰ تریلیون سال بیرونی تجربه میکنند، و در نهایت، پس از کوادریلیونها تا دسیلیونها سال که جهان به فروپاشی خود ادامه میدهد، آنها میتوانند به صورت ذهنی ۴,۰۰۰ تریلیون تریلیون سال را تجربه کنند، با نیازهای انرژی حداقل آنها، باتریشان بزرگتر از همیشه به نظر میرسد.
زندگی ابدی واقعی با محدودیتهای بالقوه روبرو است؛ انرژی تاریک ممکن است در نهایت پس از یک گوگل سال، محدودیت دمایی معادل یک نونیلیونیم درجه بالاتر از صفر مطلق را تحمیل کند، که از خنکسازی بیشتر جلوگیری کرده و منجر به اتمام باتری میشود، در حالی که نویز کوانتومی یا واپاشی ماده نیز میتوانند مغزها یا اتمهای آنها را در طول این مقیاسهای زمانی عظیم از بین ببرند.
حتی اگر ابدیت واقعی دستنیافتنی باشد، توانایی زندگی برای سازگاری با یک جهان کاملاً مرده برای مدت زمانی غیرقابل درک نشان میدهد که زندگی و آگاهی یک حادثه کیهانی کوتاه نیستند، بلکه احتمالاً فصل نهایی وجود هستند، که به جهان معنی، هدف و امید میبخشند.
زندگی و آگاهی یک اتفاق کوتاه در تاریخ کیهانی نیستند، بلکه فصل نهایی خودِ وجود هستند – که به جهان معنی، هدف و امید میبخشند.
| مفهوم | توضیحات | پیامد |
|---|---|---|
| سناریوی مرگ گرمایی | جهان در نهایت به یک فضای تهی و بینهایت گسترشیابنده تبدیل میشود که عاری از ستارگان، کهکشانها و سیاهچالهها است. | زندگی بیولوژیکی سنتی ناپایدار است و نیاز به سازگاری رادیکال یا انقراض دارد. |
| راهحل ناکسانها | یک تمدن پیشرفته در آینده دور قصد دارد آگاهی را به صورت نامحدود حفظ کند. | نشاندهنده پیگیری بقای بلندمدت در برابر اجتنابناپذیریهای کیهانی است. |
| حفظ انرژی | انرژی از آخرین ستارگان برداشت شده و در مجتمعهای باتری عظیم ذخیره میشود، که قدرت را برای تریلیونها سال فراهم میکند. | عرضه اولیه انرژی محدود است و برای بقای بلندمدت واقعی به روشهای اضافی نیاز دارد. |
| افکار سرد دایسون | اصولی که بیان میکند کاهش دما، انرژی مورد نیاز برای تفکر و عمل را کم میکند. | زندگی را قادر میسازد تا با کند کردن فرایندها متناسب با کاهش دما، مدت زمان ذهنی خود را افزایش دهد. |
| انتقال آگاهی | آگاهی باید از بدنهای بیولوژیکی به مغزهای مصنوعی یا محیطهای مجازی منتقل شود. | محدودیتهای بیولوژیکی از خنکسازی شدید جلوگیری میکند و تکامل تکنولوژیکی موجودیت را ضروری میسازد. |
| چرخه روز و شب کیهانی | دورههای فعالیت ('روزها') با دورههای خواب زمستانی ('شبها') برای خنکسازی متناوب میشوند. | مصرف انرژی را با اجازه دادن به تابش حرارت در حالتهای غیرفعال بهینه میکند؛ 'شبها' به صورت خارجی طولانیتر میشوند اما به صورت ذهنی فوراً میگذرند. |
| تجربه ذهنی زمان | تجربه آگاهانه درونی سیال و پویا باقی میماند، حتی زمانی که فرایندهای بیرونی به شدت کند میشوند. | اجازه میدهد مقادیر عظیمی از زندگی آگاهانه ذهنی در یک چارچوب زمانی بیرونی محدود و بودجه انرژی محدود وجود داشته باشد. |
| محدودیتهای فیزیکی نهایی | انرژی تاریک، نویز کوانتومی و واپاشی ماده مرزهای بالقوهای را برای وجود بینهایت ایجاد میکنند. | ابدیت واقعی ممکن است ممنوع باشد، اما زندگی بسیار طولانی، که با تریلیونها تریلیون سال اندازهگیری میشود، همچنان قابل قبول است. |
