24 مهر 1404
جایزه نوبل اقتصاد به فیلیپ اگیون، پیتر هاویت و جوئل موکر به خاطر کمکهایشان به درک رشد اقتصادی پایدار اهدا شد. کار آنها به صورت جمعی توضیح میدهد که چگونه نوآوری تکنولوژیک مستمر و فرآیند «تخریب خلاق» باعث رونق اقتصادی بلندمدت میشود.

جایزه نوبل اقتصاد از فیلیپ اگیون، پیتر هاویت و جوئل موکر برای گسترش درک چگونگی ترویج رشد اقتصادی بلندمدت توسط نوآوری، رقابت و پویایی تقدیر کرد. موضوع اصلی تحقیقات برنده جایزه آنها، توضیح رشد اقتصادی پایدار بود که توسط نوآوری تکنولوژیک و مفهوم «تخریب خلاق» پشتیبانی میشود.
جهان طی دو قرن گذشته رشد اقتصادی بیسابقهای را تجربه کرده که ناشی از جریان مستمر نوآوری تکنولوژیک بوده است. مدلهای اولیه، مانند مدل سولو از دهه ۱۹۵۰، رشد را به سرمایهگذاری در ماشینآلات و نیروی کار نسبت میدادند اما توقف نهایی آن را پیشبینی میکردند و نتوانستند منشأ نوآوری را توضیح دهند.
اگیون و هاویت در سال ۱۹۹۲ یک مدل ریاضی توسعه دادند که نشان میدهد چگونه شرکتها تولید را بهبود میبخشند و محصولات جدید و با کیفیت بالاتر را معرفی میکنند که منجر به سرمایهگذاری و در نهایت جایگزینی شرکتهای قدیمیتر و کمتر رقابتی میشود. نظریه آنها نوآوری را عنصری داخلی، یا درونزا، از سیستم اقتصادی میداند که توسط رقابت، پیگیری سود و تمایل به پیشرفت هدایت میشود.
رشد، به گفته اگیون و هاویت، اساساً از طریق «تخریب خلاق» ایجاد میشود؛ فرآیندی که هم در ترویج نوآوری خلاقانه است و هم در منسوخ کردن محصولات و فناوریهای قدیمی مخرب. هر موج نوآوری بهرهوری را افزایش داده و کل اقتصاد را بالا میبرد، اگرچه این فرآیند میتواند طولانی باشد و نابرابری ایجاد کند.
جوئل موکر، یک مورخ اقتصادی، مکانیسمهای تاریخی را بررسی کرد که پیشرفت علمی و کاربردهای عملی را قادر میساختند تا یکدیگر را تقویت کنند و منجر به رشد پایدار شوند. او برجسته کرد که چگونه تغییر فرهنگی اروپا در قرن هجدهم به سمت تجربه گرایی و پرسشگری، که جایگزین جزمگرایی شد، پیوندی بین دانش علمی و تولید سنتی ایجاد کرد و پایه و اساس رشد مستمر را بنا نهاد.
موکر بر اهمیت حیاتی جامعهای تأکید کرد که ایدههای جدید را میپذیرد و اجازه تغییر میدهد، و اذعان داشت که به چالش کشیدن منافع موجود ذاتی فرآیند نوآوری است. کار او نشان میدهد که رشد اقتصادی تنها نتیجه ماشینآلات و کارخانهها نیست بلکه اساساً از تحولات در تفکر انسانی و ارزشهای فرهنگی نشأت میگیرد.
ترکیب دیدگاههای اگیون، هاویت و موکر درکی جامع از رشد ارائه میدهد، جایی که بینشهای موکر به محیط فکری و فرهنگی فعالکننده نوآوری میپردازد، در حالی که اگیون و هاویت بر دینامیک بازار رقابت و پیشرفت تکنولوژیک تمرکز دارند. هر سه محقق بر نقش حیاتی سیاستگذاری مناسب تأکید میکنند، زیرا اقدامات دولت میتواند نوآوری را تشویق یا خفه کند.
این تحقیقات به طور جمعی نوآوری را به عنوان محرک اصلی رشد بلندمدت معرفی میکنند، که رقابت سالم به عنوان انگیزه اصلی آن عمل میکند، در حالی که انحصارهای بیش از حد آن را سرکوب میکنند. سیاستهای مؤثر دولت باید تعادلی بین حمایت از نوآوری و کاهش نابرابریهای اجتماعی برقرار کنند، با آموزش، آزادی آکادمیک و حقوق مالکیت فکری که سنگبنای پیشرفت تکنولوژیک را تشکیل میدهند.
دوران کنونی هوش مصنوعی نمونهای از تخریب خلاق شومپتری است، جایی که صنایع قدیمی با منسوخ شدن روبرو هستند در حالی که بهرهوری جهانی افزایش مییابد. یک چالش اصلی برای دولتهای مدرن، همانطور که اگیون هشدار داده است، شامل ایجاد تعادل بین پیشرفت تکنولوژیک با عدالت اجتماعی و امنیت شغلی است. پیشرفت واقعی جامعه، فراتر از معیارهای تولید ناخالص داخلی (GDP)، نیازمند حمایت از دانش، علم، فرهنگ و تخیل انسانی است، زیرا این عوامل اساساً رفاه و توسعه بلندمدت را هدایت میکنند.
پیشرفت واقعی زمانی اتفاق میافتد که جوامع از دانش، علم، فرهنگ و تخیل انسانی حمایت میکنند و رشد اقتصادی بلندمدت را فراتر از صرف تولید کالا و خدمات پیش میبرند.
| برنده(گان) | مشارکت اصلی | مفهوم کلیدی | پیامد سیاستی |
|---|---|---|---|
| فیلیپ اگیون و پیتر هاویت | نظریه رشد درونزا، مدل ریاضی نوآوری | تخریب خلاق از طریق نوآوری مبتنی بر رقابت | تشویق نوآوری ضمن رسیدگی به هزینههای اجتماعی (مثلاً آموزش مجدد) |
| جوئل موکر | بستر تاریخی نوآوری و انقلاب صنعتی | محیط فکری و فرهنگی پرورشدهنده پیشرفت علمی | ترویج جوامعی که ایدههای جدید را میپذیرند و امکان تغییر را فراهم میکنند |
| دیدگاههای ترکیبی | درک جامع از رشد اقتصادی | رشد به عنوان پدیدهای اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیک | سیاستهای دولت باید حمایت از نوآوری را با برابری اجتماعی و آزادیهای اساسی متعادل کنند |
